۱۳۹۰ آذر ۱۵, سه‌شنبه

خواهر شهرام فرج زاده دیگر پیگیر پرونده برادرم نیستیم


خواهر شهرام فرج زاده در آستانه ی دومین سالگرد کشته شدن برادرش در راهپیمایی اعتراضیِ عاشورای ۸۸ با بیان اینکه مدت هاست خانواده دیگر به دادگاه نمی روند و پیگیر پرونده قضایی نیستند، چرا که مسئولان تنها برخوردهای توهین آمیز می کنند و به آنها پوزخند می زنند؛ همچنین می گوید: برادرم آن زمان که در راهپیمایی شرکت می کرد، نه بچه بود و نه از زندگی اش سیر شده بود. عاشق دخترش بود و می دانست وقتی در چنین شرایطی قرار گرفت، خودش را توی چه خطری می اندازد. برادرم در تظاهرات های قبلی هم شرکت کرده بود و پدرم همیشه نگران بود. برادرم می گفت: نگرانی پدرم را درک می کنم، اما اگر ما شرکت نکنیم پس چه کسی شرکت کند؟
شهرام (عباس) فرج زاده طارانی، شبنم سهرابی و شاهرخ رحمانی سه شهروند معترضی بودند که صحنه ی عبور خودروی نیروی انتظامی از روی بدن آنها در مقابل چشم های سایر معترضان ثبت شد و به سرعت در فضای اینترنتی گسترش یافت و دنیا نظاره گر بود که چگونه این معترضان سیاسی، زیر چرخ های خودروی پلیس در ایران جان باختند.
اکنون در دومین سالگرد آن جنایت، راحله خواهر شهرام فرج زاده در گفت و گو با خبرنگار کلمه می گوید: برادرم ظهر عاشورای ۸۸ زیر چرخ ماشین نیروی انتظامی له شد. صدای آن پیرمردی که گوشه خیابان ایستاده بود و داد می زد «سه بار، سه بار از روی این جوان رد شدند»، هنوز توی گوشم هست.
او خاطرنشان می کند: سال گذشته به خانواده ام اجازه برگزاری مراسم ندادند. حتی یک صندلی برای آن قسمتی که قرار بود مراسمی برگزار شود، گذاشته بودند؛ گفتند همان را هم باید بردارید و فکر نمی کنم امسال هم اجازه بدهند.
خانم فرج زاده در مورد کسانی که از راهپیمایی کنندگان به خاطر آنچه برخوردهای خشونت آمیزِ راهپیمایی کنندگان در خیابان خواندند، انتقاد کردند، می گوید: من بارها و بارها ویدیوهای مربوط به روز عاشورا را نگاه کردم تا تصویر درستی از شرایط داشته باشم از آنچه که اتفاق افتاده است. در این ویدیوها می بینیم که مردم دارند راه می روند و به محض اینکه مردم فریاد می زنند «مرگ بر دیکتاتور» آنها به مردم شلیک می کنند.
وی ادامه می دهد: بعد از اینکه آنها به آدم های بی گناه شلیک می کنند یا یک کسی مثل برادر من زیر گرفته می شود و حتی او را به بیمارستان هم نمی رسانند، مردم واکنش نشان می دهند. آدم هایی که این مملکت را با این همه ادعا به اینجا رسانده اند، اصلا نمی دانم نامشان را می شود آدم گذاشت یا نه، چه بگویم… طبیعی است که مردم وقتی با این صحنه ها مواجه شدند، احساسات و نفرتشان را نشان دادند و دو تا ماشین آتش زدند. وقتی دیدند که آنها با این حالت فجیع و بی رحمی با مردم رفتار کردند، مردم باید احساساتشان را نشان می دادند تا حداقل دلشان آرام شود.
وی در پاسخ به سوالی درباره میزان توجه مسئولان به خانواده و دختر خردسال شهرام فرج زاده، با بیان اینکه چنین توقعی از اینها خنده دار است، می افزاید: اولش فکر می کردیم ما نباید از قاتلان دیه بگیریم. بعدها برخی ها به ما گفتند اگر دیه ای که مسئولان می خواهند بدهند را قبول کنید، این به معنای این است که آنها قبول کرده اند برادرم را کشته اند. اما اینها رذل تر و غیر انسان تر از آن هستند که مسئولیت کارشان را بپذیرند. هیچ مسئولیتی نپذیرفتند و هیچ توجهی به خانواده اش و دختر خردسالش نشان ندادند. حتی ما پیگیر شدیم که یک بیمه ای برادرم داشت را برای فرزند خردسالش در نظر بگیریم اما
وی در مورد برخورد مسئولان قضایی با پرونده ی کشته شدن برادرش چنین توضیح می دهد: برخوردشان خیلی توهین آمیز بود و هر دفعه یک چیزی گفتند. یک بار گفتند یک پژوی مشکی دزدیده شده و به شهرام زده است. بهانه های مختلف آوردند. هر دفعه نگاه عاقل اندر سفیه می انداختند و پوزخند می زدند. مدت هاست که خانواده دیگر پیگیر پرونده قضایی نیستند.
راحله فرج زاده با بیان اینکه اگر برادرم زنده بود و دوباره راهپیمایی اعتراضی برگزار می شد حتما او شرکت می کرد می گوید: برادرم آن زمان هم که در راهپیمایی شرکت می کرد، نه بچه بود و نه از زندگی اش سیر شده بود. عاشق دخترش بود و می دانست وقتی در چنین شرایطی قرار گرفت، خودش را توی چه خطری می اندازد. برادرم در تظاهرات های قبلی هم شرکت کرده بود و پدرم همیشه نگران بود. برادرم می گفت: نگرانی پدرم را درک می کنم، اما اگر ما شرکت نکنیم پس چه کسی شرکت کند؟
وی با اشاره به اینکه خانم لیلا توسلی به جرم شهادت دادن در مورد صحنه ی جان باختن شهرام فرج زاده به زندان محکوم شده بود، ضمن قدردانی از این اقدام شجاعانه لیلا توسلی، می گوید: به کمک لیلاها بود که حقیقت روشن شد و جمهوری اسلامی با معامله ای که با لیلا کرد، ماهیت خودش را بیشتر به مردم نشان داد.
خواهر شهرام فرج زاده در مورد فضای فعلی جامعه می گوید: درست است که سرکوب های سنگینِ مردم بعد از انتخابات که به منظور خاموش کردن شعله اعتراضِ مردم صورت گرفته بود، منجر به ایجاد فضای یاس و ناامیدی شده است، اما این مردم آتش زیر خاکستر هستند. مردم نمی توانند به این شرایط تن دهند. می بینند که دشمن دیگر درِ همسایه شان را نمی زند، بلکه درِ خانه خودشان را دارد می زند.
وی با اشاره به مشکلات امنیتی، اقتصادی، اختلاس مسئولان و احتمال حمله به کشور می گوید: خطرهای زیادی دارد کشور را تهدید می کند، هر انسانی یک آستانه ی تحملی دارد و بالاخره روزی آستانه تحمل این مردم هم لبریز خواهد شد.
خواهر شهرام فرج زاده در پایان این مصاحبه، در پاسخ با پرسشی در مورد انتخابات های پیش رو و مواجهه ی مردم با این انتخابات می گوید: من به عنوان خواهر یکی از کسانی که جانش را در جریان انتخابات از دست داده است، وظیفه ام است که به مردم بگویم شرکت در این انتخابات، بی احترامی و زیر پا گذاشتن آرمان های شهدای بعد از انتخابات ۸۸ خواهد بود.

حاضر نشدند همکاری کنند تا ما این بیمه را برای دختر خردسال برادرم تهیه کنیم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر