۱۳۹۱ تیر ۲۱, چهارشنبه

آقای لاریجانی، شما از کارنامه ننگین قوه قضائیه، درخشان تر هستید!



مشاور رئیس قوه قضائیه با ادعای اینکه "براساس تعریف، در نظام جمهوری اسلامی هیچ زندانی سیاسی وجود ندارد. "در جمهوری اسلامی کسی نیست که فعالیت سیاسی قانونی انجام داده باشد و چون حکومت از کار او خوشش نمی‌آمده و آن را دوست نداشته به زندان افتاده باشد.
وی همچنین با رد اظهاراتی پیرامون بدرفتاری با بازداشت شدگان حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری، با بیان اینکه بازداشت شدگان زندانی سیاسی نبودند، مدعی شد: "اگر بدرفتاری هم شده باشد با قوه قضائیه شده است. کارنامه قوه قضائیه در دفاع از نظام مقدس جمهوری اسلامی در برابر کودتا گران فتنه ۸۸ بسیار درخشان بود

ایشان درمورد چپاول زمینهایی که به ایشان نسبت داده میشود چنین اظهار داشت: اولا بنده افتخار می کنم که کشاورز و دامدار هستم. کشاورزی در خانواده ما یک سنت است.مواردی که علیه من در رسانه ها تبلیغ شده باعث افتخار من است. من افتخار می کنم که با زحمت بیش از ۲۰ سال توانسته ام ولو یک وجب از خاک میهنم را ابادتر کنم

آقای لاریجانی، جای شرمساری دارد که شما به عنوان دبیر ستاد حقوق بشر نظام جمهوری اسلامی، چنین وقیحانه دروغ می گویید. در جمهوری اسلامی زندانی سیاسی به اسم وجود ندارد! زیرا هنوز بعداز33سال برای اینکه  بتوانید مخالفان خود را سرکوب کنید آنها را به بهانه جرائم امنیتی بازداشت می کنید، در صورتیکه  درباطن اکثر زندانیان ایران نه تنها جرائم امنیتی ندارند بلکه دارای جرائم سیاسی می باشند. آقای لاریجانی کار قانونی و کار غیر قانونی از نظر شما چیست؟  (آقای محمد صدیق کبودوند، خانم نرگس محمدی، خانم نسرین ستوده....آقایان حشمت اله طبرزدی، عیسی سحرخیز، مجید توکلی، کیوان صمیمی) وبی شمار افراد دیگری هستندکه نام تک تک انها در یک مطلب جای خود دارد، درکتابها نگنجد و اینجانب از همه آن عزیزان پوزش می طلبم. این اشخاص کدام کار غیر قانونی را انجام داده اند؟ اسلحه به دست گرفته و مبارزه مسلحانه انجام داده اند؟ آیا جز این بوده با رفتار و نوشتارخود خواستار آزادی بیان ، رفع تبعیض و خواستار پایان دادن به یاغی گری درحکومت شوید؟ کجای این کاراین افراد غیر قانونی بوده؟ آیا غیر از این است که نظام بخاطر اینکه از کار آنها خوشش نیامده آنها را اسیرو زندانی کرده است؟  و با این نوع سخنی که شما گفتید و این مثالی که بنده ذکر کردم به این نتیجه میرسیم، هرکس چاپلوسی نظام را انجام دهد از نظر شما کار قانونی کرده و هرکس انتقادی به نظام داشته باشد کار آن غیر قانونی بوده.
آقای لاریجانی درمورد بدرفتاری با زندانیان سیاسی بعداز سال88 تنها به این مثال بسنده می کنم.  وقایع کهریزک، و کشته شدن 3 نفر درهمان زمان و بسیاری بعداز آزادی از آن بازداشتگاه مخوف گوشه بسیار کوچکی بود از آن همه ظلم که در این 33سال به مردم ایران روا داشته شده، و وخامت( حال خانم نرگس محمدی، اعتصاب غذای محمد صدیق کبودوند) وبسیار اشخاص دیگردر زندانهای شما به انواع مریضیها مبتلا شده اند از ظلمی است که در زندانها روا می داریدو به دروغ مُنکر آن هستید. اگر این فجایع را پرونده درخشان قوه قضائیه می دانید، شما که یکی از آگاهان این جنایات و رفتارها هستید، خود درخشان تر از پرونده ننگین قوه قضائیه هستید.
آقای لاریجانی شما 5برادرهستید و هرکدام مانند موریانه ای در گوشه ایی از بدنه درخت پوسیده نظام لانه کرده اید. درمورد چپاول زمینهایی که این روزها سخن ها گفته می شود فرموده ایید: دامدار وکشاورز هستیدو افتخار می کنید بعداز 20سال توانسته ایید یک وجب زمین میهن را آبادتر کرده باشید. آن زمینها که سخن از آن ها به میان است چندین هکتار است، جزء مرغوبترین زمینهای ایران است و شما چگونه با چه درآمد بادآورده ای تا این اندازه زمین را خریداری کرده اید؟ اما بی شمار مردم ایران از تهیه پول پیش محل زندگی خود محروم هستند؟ چگونه دامدار وکشاورز هستید که وقت می کنید هم زمین ایران را آباد کنید هم به وضعیت حقوق بشرجمهوری اسلامی رسید گی کنید؟  آقای لاریجانی شما که قطره ایی از این نظام فاسد هستید جای خود دارد . کل این نظام در 33سال ایران آباد را به ویرانه تبدیل کردو آزادی حقوق بشر را به زندان وخفقان!

در آخر مطلبم اظهار می دارم اگر آن قدر به درستی اعمال خود ونظام ایمان دارید، چرا از اجازه دادن به نماینده ویژه سازمان حقوق بشربرای بازدید از زندانهای ایران در هراس هستید؟ چرا دارایی و درآمد خود را افشاء نمی کنید؟ تا اینگونه مردم ایران بدانند چگونه امکان دارد در مدت زمانی که شما فرمودید دارای هکتارها زمین شوند؟  آقای لاریجانی سران نظام که از امثالی چون شما تشکیل شده ،سرا تا سر دروغگو هستند، برای ماندن برقدرت از هیچ فریب و دروغی دریغ نمی کنند، روز خدا را شب تار اعلام می کنند، دروغ خود را راست توجیه می کنند و سخن راست دیگران را دروغ، ناحق خود را حق می دانندو حق مردم را ناحق، حرام خود را حلال می خوانند و حلال مردم را حرام.....آیا به راستی چنین نظامی قابل فر مانبرداری و اعتماد است؟ آیا جز نبودن چنین نظامی برای رسیدن به آرامش راهی وجود دارد؟
باز چون همیشه فریاد می زنم . زنده وپاینده ایرانی و ایران جانم فدای ایران
نویسنده ستار


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر